کد مطلب: ۳۷۴۷
تعداد بازدید: ۴۶۲
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰
حج؛ برنامه‌ی تکامل| ۲۶
حجّ كه طواف بر گرد آن جمال است و يكى از اجزائش نماز است، بطور مسلّم و به طريق اولی بايد ركن عمده‌اش تحصيل طهارت باشد که با آب توبه‌ی خالص و كامل، خود را از جميع گناهان كه اهمّ آنها «مظالم عباد» است و تضييع «حقوق‌النّاس»، شستشو دهند و تطهير نمایند.

طیّ مراحل| ۱
 

 

۱- آغاز سفر و طىّ مراحل

 
با عطف توجّه به مباحث گذشته که اجمالی از اسرار حجّ و اهداف عالیّه‌ی آن بدست آمد، اینک مقتضی است بار سفر بسته و این سیر عجیب آسمانی را علاوه بر عالم جسم، در عالم نفس خود نیز آغاز کنیم و به موازات حجّ بدن، حجّ روح را هم محقّق سازیم و همچنان که مراقب آداب ظاهری و شرایط صحّت آن هستیم با دقّت بیشتری مواظب حالات باطنی و آثار روحی و شرایط مقبولیّت آن نیز باشیم و مکرّراً تذکّرات آموزنده‌ی حضرت امام سجّاد(ع) را که گذشت[1] به خاطر بياوريم و با آمادگى كامل حركت كنيم.
گاهِ آن آمد كه با مردان سوى ميدان شويم          
یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم
راه بگذریم و قصد حضرت عالی کنیم            
خانه پردازیم و سوی خانه‌ی یزدان شویم
طبل جانبازی فرو کوبیم در میدان دل          
بی‌زن و فرزند و بی‌خوان و سر و سامان شویم
ملحدان گر جادوی فرعونیان حاضر کنند         
ما به تکبیری عصای موسیِ عمران شویم
حسرت آن روز چون بر دل همى صورت كنيم         
آه اگر در منزلی ما صید گورستان شویم
رو که هر تیری که از میدان حکم آید به ما         
 هدیه جان سازیم آن گه سوی آن پیکان شویم
چون بدو باقی شدیم از بود خود فانی شدیم        
چون بدو دانا شویم آنگه ز خود نادان شویم[2]
 


۲- مرحله‌ی اوّل: اصلاح نيّت و اخلاص

 
 
اِذا اَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَكَ للهِ تَعالى مِنْ كُلِّ شاغِلٍ.[3]
چون اراده‌ی حجّ كردى، دل را از هر چه كه از خدايت باز دارد، برهنه و عريان ساز.
صاحبدلان از زوّار بيت محرّم، بعد از تفهّم و شناختن معنى و موقعيّت حجّ و عزم زيارت، پيش از پرداختن به تهيّه‌ی اسباب سفر، به آماده ساختن قلب و اصلاح نيّت خود مى‌پردازند و قبل از هر كارى به كار دل مى‌رسند، عوامل و موجبات و انگيزه‌ها را زير و رو مى‌كنند تا ببينند در اين تصميم حجّ، غير خدا هم دخالت دارد يا حقّاً خالصاً لوجه ‌الله است؛ موضوع، عبادت و عرض بندگى به ساحت قدس خداست. بايد از هر چه مربوط به هوی است بركنار باشد و صرفاً به قصد امتثال امر خالق يكتا به عمل بيايد و منظور، تحصيل ثواب آخرت و فرار از عقاب باشد.[4]
نه اینکه العیاذ بالله، غرض، تحصیل اعتبار در اجتماع و فرار از مذمّت مردم و تفسیق مقدّسین و اشباه این امور از تجارت و سیاحت تفریح و تفرّج باشد که کلّاً مضرّ به اخلاص است و مفسد نیّت و انسان عاقل هرگز کار عظیم و پر بهره‌ی خود را با این اغراض سفیهانه، تباه نمی‌سازد و در سلک «خاسرین» در نمی‌آید و هر کسی اندک تأمّلی در حال خود بنماید، پی به صلاح و فساد نیّت خود می‌برد و می‌فهمد که محرّکش در این حرکت، صرفاً خداست یا بعضاً و بلکه «کلّاً» مربوط به هوی است.
از باب مَثَل، فرض کنید اگر تمام کارهای مقدّماتی را انجام داد و گذرنامه‌ی حجّ را با تحمّل مخارج و مشکلات فراوان بدست آورد و از تمام افراد فامیل و دوستان خداحافظی کرد و روز حرکت خود را هم بوسیله‌ی روزنامه اعلان نموده و کاملاً موضوع عزیمت به مکّه‌اش سر زبان‌ها افتاد، ناگهان از یک راهی برای او یقین حاصل شد – مثلاً فقیه و مجتهدی جامع‌الشّرایط به او تذکّر داد ـ امسال وظیفه‌ی شرعی و الهی شما این است که از سفر حجّ منصرف گردی و این مبلغ هزینه‌ی حجّ را در فلان مصرف معیّن خرج کنی بدون اینکه کسی را از آن با خبر گردد و اگر چنین کنی خدا از تو راضی می‌شود و ثواب چندین حجّ و چندین عمره برایت می‌نویسد و او هم یقین پیدا کرد که وظیفه‌ی شرعی‌اش واقعاً همین است که از این سفر منصرف شود و آن مبلغ را در همان مصرف معیّن صرف کند، بدون اطّلاع احدی از جریان.
اینجاست که می‌تواند سری به نیّت خود زده و آن را بیازماید که آیا این جریان بر او سنگین و گران می‌آید یا خیر! بسیار سهل است و آسان؟
آیا واقعاً ناراحت می‌شود که حال، مردم چه خواهند گفت و ملامت و مذمّت خواهند کرد که چرا مکّه رفتن خود را به زبان‌ها افکندی و نرفتی یا خیر! این نرفتن با آن رفتن برای او یکسان است. چون منظورش فقط تحصیل رضای خدا بوده است. می‌گوید: حال که رضای خدا در این است که مکّه نروم و هزینه‌‌ی حجّ را در این مصرف صرف کنم، بسیار خوب! اطاعت فرمان می‌کنم؛ مردم هم هر چه می‌خواهند بگویند. مدح و ذمّ مردم را اصلاً به حساب نمی‌آورم.
ببیند اگر براستی انصراف از حجّ در این مورد که مرضیّ خداست، هیچگونه سنگینی و ناراحتی برای او ندارد، بداند نیّتش خالص است و غیر خدا در نیّتش دخیل نبوده؛ امّا اگر دید، نه! مطلب بر او خیلی گران آمد و سخت ناراحت شد که پیش مردم مایه‌ی خفّت است و شرمندگی، مثلاً یک میلیون تومان خرج سفر را به مصرف دیگری رساندن و مکّه نرفتن (با آنکه آن مصرف مورد رضای خداست)، بسیار مشکل است و شدیداً دشوار، پس بداند که آن نیّت حجّ خالص نبوده و جلب توجّه مخلوق، بیش از تحصیل رضای خالق در نظر بوده است. باید برای همان نیّت حجّش، توبه و استغفار کند و در مقام اصلاح نیّت و اخلاص عمل برآید.
 


۳- مرحله‌ی دوّم: «توبه»

 
 
ثُمَّ اغْتَسِلْ بِماءِ التَّوْبَةِ الْخالِصَةِ مِنَ الذُّنوبِ.[5]
پس با آب توبه‌ی خالص، خود را از گناهان شستشو ده.
شکّی نيست كه آلودگان و ناپاكان را به جايگاه پاكان، راهى نيست. تحصيل طهارت، اوّلين شرط آهنگ خانه‌ی معبود است. همچنان كه فرموده‌اند: «لا صَلاةَ اِلاّ بِطَهورٍ»؛[6] نماز كه معراج و پرواز انسان است و رو به جمال اعلى رفتن، جز با طهارت و پاكى، ميسّر نخواهد بود. پس حجّ كه طواف بر گرد آن جمال است و يكى از اجزائش نماز است، بطور مسلّم و به طريق اولی بايد ركن عمده‌اش تحصيل طهارت باشد که با آب توبه‌ی خالص و كامل، خود را از جميع گناهان كه اهمّ آنها «مظالم عباد» است و تضييع «حقوق‌النّاس»، شستشو دهند و تطهير نمایند.
حقوق مردم، اگر «حقّ مالی» است مانند خمس و زكات و مظالم و كفّارات به ديون (بدهكارى‌ها به اشخاص) بايد بپردازد و اگر «حقّ عِرضی» است مانند غيبت و تهمت و هتك حرمت و آزار و اذيّت، بايد از صاحبانش حلّيّت بخواهد (به تفصیلی که در محلّ خود مذکور است) زيرا هر حقّى كه بر گردن دارد مانند طلبكارى سمج گريبانش را گرفته و مى‌گويد: كجا مى‌روى؟ آيا به خانه‌ی خدا مى‌روى در حالى كه فرمانش را در خانه‌ات زير پا مى‌گذارى؟! تو كه با بى‌اعتنايى به امر و نهي‌اش بى‌حرمتى‌ها نسبت به او و اوليائش روا داشته‌اى، حالا با چه رويى وارد خانه‌اش مى‌شوى و كنار سفره‌اش مى‌نشينى؟!
تو اگر براستى بنده‌ی مطيع و فرمانبردارى و براى عرض بندگى مى‌روى، از همين جا شروع به ‌اطاعت كن و حقوقى كه بر ذمّه‌ات نهاده است، ادا كن. والدين و اقارب و ارحام و همسايگان و ديگر ذوى‌الحقوق را از خود، راضى و خشنود گردان.
لغزش‌هايى را هم كه بين خود و خدا داشته‌اى، به ياد بياور و از صميم قلب، اظهار ندامت بر گذشته و عزم بر ترك در آينده و استغفار جدّى بنما، «تائب واقعی» باش تا داخل در زمره‌ی «متطهّرین» گردى و مورد «محبّت» حضرت معبود واقع شوى كه: «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهّرينَ»؛[7] محقّقاً خدا، توبه‌كاران و پاك‌شدگان را دوست مى‌دارد و بسيار بجاست كه دستور توبه‌اى را كه از رسول اکرم(ص) با كيفيّت خاصّى منقول است، بجا بياورد و از بركات عظيمه‌ی آن برخوردار گردد.[8]
 

 
خودآزمایی

 
1- مثالی ذکر کنید که به وسیله آن نیّت حجّ خالص مشخص شود.
2- اوّلين شرط آهنگ خانه‌ی معبود را بیان کنید.
3- شخصی که می‌خواهد به حج برود، اهمّ گناهانی که باید خود را از آن‌ها تطهير نماید، چیست؟
 

پی‌نوشت‌ها


1. به مقدّمه‌ی مؤلّف نگاه کنید.
2. حکیم سنایی غزنوی.
3. مصباح‌الشّريعه، باب ٢١.
4. البتّه، مرتبه‌ی اعلاى اخلاص، انجام عمل به داعى حبّ خداست كه عبادت احرار است.
5. مصباح‌الشّريعه، باب ٢١.
6. وافى، جلد ٢، صفحه‌ی ١٢، باب فرض‌الصّلوة.
7. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۲۲.
8. دستور توبه را مرحوم محدّث قمى در مفاتيح‌الجنان در اعمال ماه ذیقعده آورده است.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: